سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
دنیا را بران که محبّت دنیا، کور و کر و لال می کند و سرفرازان را خوار . [امام علی علیه السلام]
 
امروز: سه شنبه 103 اردیبهشت 11


بهاران
در روز 13 بهمن 1298 شمسى ، خداى کریم به عالم ربانى حاج شیخ محمد حسین مطهرى و همسر مومنش - سکینه ـ فرزندى هدیه کرد (1) که مرتضى نامیده شد و براى آن خانواده پاک ، بهاران را به ارمغان آورد.
مرتضى کم کم دوران کودکى را پشت سر گذاشت . او که علاقه عجیبى به حقیقت و معنویت داشت با شور و شوق فراوان ، نزد پدر شروع به آموزش کرد و عاقبت این اشتیاق ، وى را به مکتب کشاند و به دیدار گلهاى آن بوستان رساند.


بوى خوش گلستان
او در دوازده سالگى عطر روح بخش گلستان بزرگ حوزه علمیه مشهد را احساس کرد و عاشقانه به آنجا روى کرد (2) و چنان پر تلاش و منظم به تحصیل مشغول شد که باعث شگفتى اهل بصیرت گردید.
رفته رفته افکارى بلند و سوالهاى سرنوشت ساز برایش آشکار شد جهان آفریده کیست ؟ خدا چگونه صفاتى دارد؟ انسان براى چه آفریده شده است ؟ و... این پرسشها همه فکر او را به خود مشغول ساخته بود. در آن زمان مرتضى آرزو مى کرد که روزى بتواند در درس میرزا مهدى شهیدى - رضوى - مدرس فلسفه الهى - حاضر شود ، اما این آرزو برآورده نشد و آن استاد در سال 1355 قمرى در گذشت . (3)
سرانجام مرتضى در سال 1316 شمسى در زمانى که حکومت سیاه رضاخان بیداد مى کرد و ظلمت همه جا را فرا گرفته بود ، به دنبال نور و فضیلت راهى حوزه علمیه قم شد تا روح تشنه اش را از کوثر آن و زمزم عترت سیراب کند. (4)
مطهرى به دنبال یافتن کنج علم و فضیلت ، با شور و علاقه اى وصف نشدنى ، به تلاش و فعالیت پرداخت . پشتکار و کثرت مطالعه او همه اهل علم را در مدرسه فیضیه شگفت زده کرد. (5)
او آرام و قرار نداشت ، منتظر و تشنه به دنبال گمشده اى بود در این هنگام ستاره اى بدرخشید و او را به مقصود رساند. حضرت امام خمینى - الگوى علم و تقوا - درس اخلاق تشکیل داد و به نور افشانى و انسان سازى پرداخت .
مطهرى به زیارت آن استاد بزرگ نایل آمد و از سر چشمه زلال او سیراب شد. (6) این درس در حقیقت درس معارف و سیر و سلوک بود ، نه اخلاق به مفهوم علمى آن . درس (( یافتن )) و (( رسیدن )) بود نه فقط (( دانستن )) و (( آموختن )).
مرتضى از سویى ، غرق در مطالعه و تحصیل و تدریس و از سویى دیگر یکى از مهم ترین کارهایش و بلکه عالى ترین و مهم ترین فعالیتش ،راز و نیاز و مناجات نیمه شب و اشک سحرى بود. او شیرینى و لذتى از این کار مبارک و سعادت آفرین ، احساس مى کرد که شب تیره زندگیش را تبدیل به روز روشن مى نمود.


دانش اندوزى
مطهرى با دقت ، سرعت ، نظم و تلاشى ستودنى به آموختن علوم اسلامى مشغول شد او نزد آیه الله صدوقى ، کتاب (( مطول )) را فرا گرفت و در محضر آیه الله مرعشى نجفى ، (( شرح لمعه )) را بیاموخت . او همچنین از استادانى بزرگ مانند آیات سید صدر الدین صدر ، سید محمد رضا گلپایگانى ، سید احمد خوانسارى ، سید محمد تقى خوانسارى ، سید محمد حجت ، سید محمد محقق یزدى - معروف به داماد - انگجى و میرزا مهدى مهدى آشتیانى - که سلام خدا بر همگى آنان - در علوم گوناگون بهره مند شد.
دیدار با عالم ربانى حاج میرزا على آقا شیرازى اصفهانى ، مرتضى را وارد دنیایى جدید و شگفت انگیز کرد . حاج میرزا على آقا با نهج البلاغه مى زیست ، با آن تنفس مى کرد و روحش با این کتاب همدم و جمله هاى گرانقدر آن ، ورد زبانش بود. و مهم تر آنکه به هر آنجه مى دانست عمل مى کرد و راستى که مرد حقیقت و معنویت بود. (7)
مطهرى ، تحصیل رسمى علوم عقلى و فلسفى را در سال 1323 شمسى آغاز کرد. (8) او بحث حکمت از (( شرح منظومه )) صدر المتاءلهین شیرازى را در محضر حضرت امام خمینى آموخت . (9)
وى بعد از ورود آیه الله بروجردى به قم ، در درس فقه و اصول ایشان شرکت کرد (10) و از بحثهاى مجتهد پور آن عالم ربانى بهره مند شد. او پیش از رسیدن به مرحله اجتهاد ، از آیه الله بروجردى تقلید مى کرد. (11)
مطهرى ، درس اصول فقه را از مباحث عقلیه به طور خصوصى از حضرت امام خمینى فرا گرفت (12) و راز و رمز اجتهاد را از آن حکیم الهى و فقیه وارسته بیاموخت .
در سال 1329 ش . استاد مطهرى در محضر درس استاد علامه سید محمد حسین طباطبایى حاضر شد و مبحث (( الهیات )) از کتاب (( شفا )) ( تاءلیف ابو على سینا ) را از آن حکیم بزرگ بیاموخت . (13)
علامه طباطبایى ، درس دیگرى - غیر از الهیات شفا - در فلسفه شروع کرده بود که در شبهاى پنجشنبه و جمعه تشکیل مى شد. این درس خصوصى بود و در آن جمعى از فاضلان حوزه علمیه قم ، از جمله آیه الله دکتر بهشتى امام موسى صدر ، استاد مطهرى ، دکتر احمد احمدى ، و... شرکت مى کردند (14) ثمره مبارک این مجمع علمى بزرگ ، شاهکارى جهانى در کلام و فلسفه است به نام کتاب (( اصول فلسفه و روش رئالیسم )). سهم مطهرى در آفرینش این اثر پربار و ماندگار ، اگر بیشتر از علامه طباطبایى نباشد ، بدون شک ، کمتر نیست .
استاد مطهرى ، همچنین در دوره تحصیل همفکر و یار و یاور سازمان انقلابى و اسلامى فدائیان اسلام )) بود. (15) این حزب سیاسى اسلامى که در سال 1324 شمسى ، از سوى روحانى مبارز سید مجتبى نواب صفوى تشکیل شد نقش موثرى در مبارزه با ستمگران و استبداد داشت .
مطهرى ، علاوه بر مباحثه دروس اصولى ، فقهى و فلسفى ، خود حوزه تدریس داشت . او از جمله کتابهاى ذیل را تدریس کرد :
(( مطول )) ( در علم معانى کلام و عقاید ) ،
(( شرح مطالع )) در علم منطق ) ،
کشف المراد ( در علم کلام و عقاید ) ،
(( رسائل )) و (( کفایه )) ( در علم اصول فقه ) ،
(( مکاسب )) ( در فقه )
(( شرح منظومه )) و (( اسفار )) ( در فلسفه ). (16)


هجرت به تهران
استاد مطهرى در سال 1331 هجرى شمسى با دختر آیه الله روحانى (ره ) ازدواج کرد(17) و در همان سال - در حالى که به مدرسى مشهور بود - به تهران هجرت کرد. (18) علت این هجرت را برخى تنگدستى شمرده اند ، (19) اما سببش هر چه بود : باید آن را لطف خفى الهى شمرد زیرا حضور مطهرى در تهران و در جمع دانشگاهیان و روشنفکران ، سراسر خیر و برکت و مایه تربیت هدایت شد .
استاد مطهرى از ابتداى ورود به تهران ، به سازندگى و نور افشانى پرداخت . او در مدرسه مروى ، آموزش فلسفه اسلامى را به شکل تطبیقى و مقایسه اى براى جویندگان حکمت و حقیقت ، آغاز کرد.(20)
سخنرانیهاى روشنگر و مفید استاد همزمان با تدریس در مدرسه مروى ، در تهران آغاز شد. او توجه بسیارى به حل شبهات و پاسخگویى به سوالهاى موجود درباره معارف اسلامى داشت و با مطالعه ، تحقیق ، دقت ، تلاش و اخلاص ، در این راه موفق شد.
در سال 1333 استاد مطهرى تدریس در دانشگاه تهران را شروع کرد. استاد در دانشکده معقول و منقول ( الهیات و معارف اسلامى آن دانشگاه بیش از بیست به مبارزه عالمانه جهل ، مادیگرى و غربزدگى پرداخت .
رفتار ایشان دانشجو به قدرى صمیمى بود که دانشجو به استاد عشق مى ورزید و مرید او استاد مطهرى در آن دانشکده ، دوره هاى لیسانس و دکترا، کلیات علوم اسلام ( منطق ، فلسفه ، کلام ، عرفان ، اصول فقه ، فقه و حکمت علمى ) ، فلسفه ( شرح منظومه ، الهیات شفا ، مقاصد الفلاسفه غزالى و... ) ، تاریخ فلسفه ، تاریخ مجادلات اسلامى و روابط فلسفه و عرفان را تدریس مى کرد. (21)


مرزبان اسلامى
الف - سلاح قلم :
استاد مطهرى بعد از حدود سى سال که از زمزم قرآن و کوثر عترت سیراب شد و دوم مسیحیانى تقوا به او زندگى جدیدى بخشید ، قدم در سنگر نویسندگى گذارد و سلاح قلم را به دست گرفت و مرزبان حماسه جاوید شد.
این مرزبان قهرمان : فقط به حل مشکلات و پاسخگویى به سوالهاى موجود درباره مسائل اسلامى مى اندیشید و هدف نوشته هایش همان بود. (22)
او معتقد بود دین مقدس اسلامى که دین نا شناخته است . حقایق این دین به طور تدریجى در نظر مردم واژگونه شده است و علت اساسى گریز گروهى از مردم ، آموزشهاى غلطى است که به نام اسلام داده مى شود. این دین مقدس بیش از هر چیز از طرف برخى از کسانى که مدعى حمایت از آن هستند ضربه و صدمه مى بیند. (23)

ب - مجله مکتب تشیع
در سال 1336 به همت جمعى از دانشمندان حوزه علمیه قم ، نشریه مکتب تشیع شروع به فعالیت کرد. استاد مطهرى هم با این مجله ، همکارى علمى و ارشادى داشت . مقالاتى از استاد مطهرى در نشریه مکتب تشیع منتشر شد، از جمله : اصالت روح )) ، (( قرآن و مساءله اى از حیات )) ، (( توحید و تکامل )) و (( حق عقل در اجتهاد )). (24)

ج - چراغ انجمن
بعد از تاءسیس انجمن اسلامى پزشکان ( 1337 - 1338 ) ، استاد مطهرى ، چراغ آن انجمن شد و در زمانى که سردى و تاریکى جامعه را فرا گرفته بود به دلهاى سرد ، گرمى بخشید و نور و روشنایى داد. استاد یکى از مهم ترین سخنرانان جلسات این انجمن بود. ایشان در سخنرانیهایش ، موضوعات حساس و سرنوشت سازى مانند توحید ، نبوت ، معاد ، مساءله حجاب ، بردگى در نگاه اسلام ، صلح امام حسن علیه السلام امام صادق علیه السلام و مساءله خلافت ، مساءله لایت عهدى امام رضا علیه السلام تربیت اسلامى فطرت ، ربا ، بانک ، بیمه و... را مورد بررسى عالمانه قرار داد و اثارى ارزشمند به یادگار نهاد.

د - داستان راستان
طرح تدوین (( داستان راستان )) از سوى یکى از موسسات علمى به آیه الله مطهرى پیشنهاد شد. استاد چون این کار را پسندیده و مفید یافت تعهد کرد که آن را انجام دهد. او در زمانى شروع به داستان نویسى کرد که استادى مشهور در دانشگاه بود و از شخصیتها و عالمان مهم مذهبى در کشور شمرده مى شد.
جلد اول داستان راستان در سال 1339 و جلد دوم در سال 1343 چاپ و منتشر شد و با توجه و استقبال کم نظیر مردم مواجه گشت .

هـ - طرحى نو
استاد مطهرى سالها بود که آرزوى تاءسیس موسسه اى علمى - فرهنگى را داشت تا بتواند جوابگوى نیازهاى فکرى جامعه باشد و به نشر و تبلیغ معارف عالى اسلامى بپردازد. سر انجام در سال 1346 به کمک چند تن از دوستانش ، از جمله آقاى محمد همایون ، حجه الاسلام سید على شاهچراغى ، موسسه حسینیه ارشاد را تاءسیس کرد.(25)
بعد از تاءسیس حسینیه ارشاد، به کار این موسسه دل بست و با شور و حرارت و آگاهى و درایت به همکارى و برنامه ریزى پرداخت . او دانشمندان بسیارى را به آنجا دعوت مى کرد تا سخنرانى کنند و خود نیز یکى از موفق ترین سخنرانان آنان بود.

و - علل گرایش به مادیگرى
کتاب علل گرایش به مادیگرى - که تکمیل شده دو سخنرانى استاد مطهرى در سالهاى 48 و 49 در دانشسراى عالى است - در سال 1350 منتشر شد. استاد این اثر کار آمد را در زمانى تاءلیف کرد که در میان نسل جوان ، گرایشى به مکاتب مادى - و از جمله مارکسیسم مشاهده مى شد. سران سازمان منافقین هم در حال گرایش به مارکسیسم بودند که سرانجام مارکسیست شدند و به طور رسمى این تغییر ایدئولوژى را اعلام کردند.
استاد مطهرى در این کتاب به بررسى نقش کلیسا ، مفاهیم فلسفى ، اجتماعى و سیاسى و در گرایش به مادیگرى مى پردازد و علل لغزشها انحرافها را در این زمینه روشن مى سازد.

ز - فلسفه تاریخ
یکى از درسهایى که استاد مطهرى در منزل خودشان برقرار کرد درباره فلسفه تاریخ بود که از سال 1355 تا 1357 با جمع برخى از شاگردان برگزار مى شد.
استاد در این دروس ، آراء فلاسفه غرب و اسلامى را در مورد مباحثى مانند (( عوامل محرک تاریخ )) ، (( ارزش تاریخ )) ، ((جامعه و فرد )) ، (( ارتباط تاریخ با علم ، مذهب و اخلاق )) ، (( علیت در تاریخ )) ، (( تکامل تاریخ )) ، (( پیش بینى آینده )) و... عالمانه نقد و بررسى مى کرد.

ج - مقدمه اى بر جهان بینى اسلامى
اخرى اثر قلمى استاد مطهرى ، کتاب (( مقدمه اى بر جهان بینى اسلامى )) است این کتاب در سالهاى 56 و 57 به رشته تحریر در آمد.
آن استاد عالیقدر انحرافات فراوانى در نشریات برخى گروههاى به ظاهر اسلامى آثار بعضى روشنفکران مسلمان درباره جهان بینى اسلامى مشاهده مى کرد. بدین علت و براى جلوگیرى از التقاط ، و از همه مهم تر براى روشن کردن نظر اسلام ، این اثر پر برگ و بار را نوشت و در آن بسیارى از اشتباهان فکرى روشنفکران را آشکار ساخت .
در این نفیس ، مواضع و جهان بینى بعضى از گروهکها مانند (( منافقین )) مورد نقد و بررسى قرار گرفته است .

ط - ماتریالیسم در ایران
کتاب علل گرایش به مادیگرى که در سال 1350 منتشر شده بود مورد استقبال شایان مردم حقیقت جو قرار گرفت ، به طورى که در سال 1357 به چاپ هشتم رسید و استاد مقدمه اى تحت عنوان (( ماتریالیسم در ایران )) بر آن افزود و
استاد مطهرى در این مقدمه بسیار پربار به افشا و نقد شویه هاى جدید تبلیغ ماتریالیسم در ایران مى پردازد و این بحث را در دو بخش ارائه مى کند: 1 - تحریف شخصیتها 2 - تحریف آیات قرآن .
در این مقدمه سودمند بود که آراء برخى از گروهکها ، از جمله (( فرقان )) مورد نقد و بررسى عالمانه و منصفانه قرار گرفت و پوچى و سستى آن آشکار شد .
بعد از انتشار این مقدمه ، گروهک فرقان اطلاعیه اى منتشر کرد به این مضمون : هر کسه که در مسیر افکار ما قرار گیرد ، به طریق انقلابى پاسخ او را مى دهیم . اما استاد مطهرى فرمود : اگر قرار باشد که انسان از دنیا برود ، چه بهتر که در راه اصلاح عقاید و دفاع از اسلام باشد ، و من در این راه کوچکترین تردیدى ندارم . (26)


تدریس در قم
استاد مطهرى بنا به توصیه حضرت امام خمینى از سال 1351 تا 1357 ، هفته اى دو روز به قم مى رفتند و در حوزه علمیه ، دروس مهمى مانند شناخت ، اصل غائیت ، فلسفه هگل ، معارف قرآن ، مارکس و مارکسیسم ، (( منظومه )) ، (( نجات )) و (( اسفار )) تدریس مى کردند. (27)


گلستان جاودان
یادگارهاى استاد مطهرى ، بحق گلستانى جاودان است که بوى خوش آن ، عقل و جان هر حقیقت جویى را زنده مى کند.
آثار منتشر شده استاد بیش از 50 کتاب است که برخى از مهم ترین آن عبارتند از:
مقدمه اى بر جهان بینى اسلامى آشنایى با قرآن ، اسلام و مقتضیات زمان ، انسان کامل ، پیرامون انقلاب اسلامى پیرامون جمهورى اسلامى تعلیم و تربیت در اسلام ، توحید نبوت معاد، حماسه حسینى ، خدمات متقابل اسلام و ایران ، عدل الهى ، داشتان راستان سیرى در نهج البلاغه ، سیرى در سیره نبوى ، سیرى در سیره ائمه اطهار علیهما السلام ، شرح مبسوط منظومه ، علل گرایش به مادیگرى ، فطرت ، فلسفه اخلاق ، فلسفه تاریخ ، گفتارهاى معنوى ، مساءله حجاب ، نظام حقوق زن در اسلام و قیام و انقلاب مهدى (عج ).
برخى از آثار منتشر نشده استاد عبارتند از :
شرح منظومه ( به زبان عربى به قلم حجه الاسلام شیخ محمد تقى شریعتمدارى ) ، آشنایى با قرآن ( جلدهاى 5 تا 15 ) ، فلسفه تاریخ ( جلدهاى 2 تا 4 ) ، مساءله بردگى در اسلام ، پانزده گفتار ، توکل و رضا ، انسان شناسى ، حاشیه بر تفسیر المیزان و.. .


پیشتاز نهضت
یکى از عالمانى که در هدایت و راهنمایى مردم در قیام 15 خرداد نقشى اساسى و سازنده داشت ، استاد مطهرى بود. او در سخنرانى آتشین و انقلابى خود در شب عاشورا خطاب به روحانیت گفت : باید واقعیت را بگویید و در مقابل همه نوع حادثه و گرفتارى بایستید )). بعد خطبه امام حسین علیه السلام (... من راءى سلطانا جائرا.. . ) را مطرح کرد و به طور صریح و قاطع به محمد رضاه پهلوى حمله کرد. (28)
به دنبال این سخن سخنرانى حسینى بود که استاد مطهرى دستگیر و زندانى شد. (29) این حبس ، حدود دو ماه به طول انجامید. (30)
استاد مطهرى یکى از اعضاى شوراى رهبرى حزب سیاسى اسلامى و نظامى ((هیاءتهاى موتلفه اسلامى بود. او در جمع آنان ، مباحث سودمندى ایراد کرد، از جمله مساءله (( انسان و سرنوشت )).
بعد از تبعید امام خمینى ، مهم ترین عکس العمل اسلامى در برابر این ظلم بزرگ ترور حسن على منصور - نخست وزیر وقت - بود که به دست قهرمانان هیاءتهاى موتلفه اسلامى انجام شد. ارشاد و تاءیید استاد مطهرى بود که این اقدام خدا پسندانه را به ثمر رساند. (31)
آیه الله مطهرى بعد از پیروزى انقلاب اسلامى براى تثبیت حکومت اسلامى ، فعالیتهاى بسیار ارزنده و سرنوشت سازى انجام داد. از آن جمله ، ایشان مهم ترین و مورد اعتمادترین مشاوره حضرت امام خمینى بود و نظرشان درباره معرفى افراد براى مسئولیتهاى مختلف پذیرفته مى شد. (32)


در مسلخ عشق
استاد مطهرى که آرزویش شهادت در راه خدا بود و در کتابها و گفتارهایش ، مقام بلند و ارزش والاى شهید را با عباراتى نغز و حکیمانه ، نوشته و گفته بود سر انجام به آرزویش رسید.
در شب چهارشنبه 12 اردیبهشت 1358 ، ساعت بیست و دو و بیست دقیقه ، استاد مطهرى به وسیله جوانى فریب خورده از اعضاى گروهک سیاسى و منافق (( فرقان )) به شهادت رسید. (33)


1- لمعاتى از شیخ شهید ، ص 8.
2- مجموعه آثار استاد شهید مطهرى ، ج 1 ، ص 9 .
3- علل گرایش به مادیگرى ، ص 8 - 10.
4- مجموعه آثار استاد شهید مطهرى ، ج 1 ، ص 9.
5- مطهرى ، مطهر اندیشه ها ، ج 1 ، ص 138 .
6- علل گرایش به مادیگرى ، ص 10 و 11.
7ـ ر. ک : سیرى در نهج البلاغه ، ص 10 - 12.
8ـ علل گرایش به مادیگرى ، ص 11.
9ـ یادنامه استاد شهید مرتضى مطهرى ، ج 1 ، ص 172.
10ـ مجموعه آثار استاد شهید مطهرى ، ج 1 ، ص 9.
11ـ مطهرى ، مطهر اندیشه ، ج 1 ، ص 32.
12ـ یاد نامه استاد شهید مرتضى مطهرى ، ج 1 ، ص 172.
13ـ علل گرایش به مادیگرى ، ص 11.
14ـ ر. ک : یادواره استاد شهید مطهرى ، ص 31; یادنامه استاد شهید مرتضى مطهرى ، ج 1 ، ص 172.
15ـ یاد نامه استاد شهید مرتضى مطهرى ، ج 1 ، ص 339 و 340.
16ـ یادواره استاد شهید مرتضى مطهرى ، ص 32.
17ـ مطهرى ، مطهر اندیشه ها ، ج 2 ، ص 667. 18ـ مجموعه اثار شهید مطهرى ، ج 1 ، ص 56.
19ـ سیرى در زندگى استاد مطهرى ، ج 1 ، ص 11.
20ـ مجمعه آثار استاد شهید مطهرى ، ج 1 ، ص 56.
21ـ مطهرى ، مطهر اندیشه ها، ج 1 ، ص 303 و 304 و ، ج 2 ص 834 ، 840 ، 868 ، 882 و 884.
22ـ ر. ک : عدل الهى ، ص 8 - 10.
23ـ همان .
24ـ یاد نامه استاد شهید مرتضى مطهرى ، ج 1 ، ص 541.
25ـ مجموعه آثار استاد شهید مطهرى ، ج 1 ، ص 10 و سیرى در زندگانى استاد مطهرى ، ص 98 و 411 .
26ـ سرگذشتهاى ویژه ... ، ج 1 ، ص 131 و 132.
27ـ مجموعه آثار استاد شهید مطهرى ، ج 1 ، ص یازده و یادنامه استاد شهید مطهرى ، ج 1 ص 542 - 552.
28ـ مطهرى ، مطهر اندیشه ها ، ج 2 ، ص 656.
29ـ همان .
30ـ سیرى در زندگانى استاد مطهرى ، ص 22 و 23.
31ـ مطهرى ، مطهر اندیشه ها ، ج 2 ، ص 656.
32ـ جلوه هاى معلمى استاد ، ص 183 و 184.
33ـ مطهرى ، مطهرى اندیشه ها ، ج 1 ، ص 67.

 نوشته شده توسط سید حامد احمدی طباطبایی در چهارشنبه 86/4/27 و ساعت 9:3 عصر | نظرات دیگران()
درباره خودم

ما از خداییم و به خدا برمی گردیم
سید حامد احمدی طباطبایی
به نام خداوند غفار و بخشنده که در حق همه ما ادما لطف داره وبه نام خدایی که وقتی ما رو افرید تنها نذاشت به وبلاگ خودتون خوش امدید امیدوارم از مطالب این وبلاگ استفاده ببرید اگه مطلبی رو خواستید که تو وبلاگ بذارم حتما در نظرات با من در میان بذارید ممنون میشم اگه منو در هر چه بهتر شدن این وبلاگ کمک کنید نظر یادتون نره

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 4
بازدید دیروز: 0
مجموع بازدیدها: 31446
جستجو در صفحه

خبر نامه
 
موسیقی وبلاگ من